مـطالـب عـاشقانـه - 2

چگونه شخصی را عاشق خود کنیم؟
تعداد بازديد : 136

بعضی وقتها شما به امید بدست آوردن فرد خاصی ماهها خود را به آب و آتش میزنید به عشق او زنـدگی می کنـید و حسرت داشتنش را می کشید و عاقبت بدون ثمر و نتـیجـه ناکام می مانید. و آنـجاسـت کـه راهـکـارهـای ذیل ناگهان همچون موهبتی آسمـانـی جـلـوه گـر خـواهند شد.

البته توصیه های من سحر و جادو نبوده و آنگونه نیز نمی بـاشـد که شخصی را برغم خواست و میل باطنی و با بکارگیری این تکنیکها وادار بـه آن کند که دلباخته و عاشق شما گردد. کاری که این تکنـیـکها انجام می دهند شـانـس و اقـبـال را به مقدار زیادی به سود شما افزایش می دهند. آیا این کار شرورانه و نادرست است؟ من اینطور فکر نمی کنم بنابراین به مطالعه خود ادامه دهید.

زیبا ترین جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی
تعداد بازديد : 177

زیبا ترین جملات عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی
A heart that loves is always young.
قلبی که عشق می ورزد همیشه جوان است
Greek Proverb
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
The hardest thing to do is watch the one you love, love someone else.
سخت ترین چیز این است که ببینی کسی را که دوست داری عاشق فرد دیگری است
Anonymous

داستان کوتاه بسیار زیبای گل سرخ
تعداد بازديد : 124

” جان بلانکارد ” از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد . او به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ . از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود. از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا, با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود, اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشتهایی با مداد, که در حاشیه صفحات آن به چشم می‌خورد .دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت در صفحه اول ” جان” توانست نام صاحب کتاب را بیابد: “دوشیزه هالیس می نل” . با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند.

دانستنی های مهم قبل از عشق و عاشقی
تعداد بازديد : 106

وقتی دو جنس مخالف یکدیگر را در محل کار، خواستگاری و… می‌بینند یا جایی ارتباط اجتماعی برقرار می‌کنند و هر دو احساس نزدیکی زیادی به یکدیگر دارند، این حسشان هر روز بیشتر می‌شود تا اینکه به رابطه نزدیک‌تری تبدیل می‌شود و افراد متوجه می‌شوند به طور اختصاصی به هم احساس وابستگی دارند.

ستاره ی کور
تعداد بازديد : 132

ناتوان گذشته ام ز کوچه ها

نیمه جان رسیده ام به نیمه راه

چون کلاغ خسته ای در این غروب

می برم به آشیان خود پناه

در گریز ازین زمان بی گذشت

در فغان از این ملال بی زوال

رانده از بهشت عشق و آرزو

مانده ام همه غم و همه خیال

چه خبر از دل تو؟
تعداد بازديد : 110

چه خبر از دل تو؟
نفست مثل نفسهای دل کوچک من میگیرد؟
یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی میمیرد؟!
تو هم از غصه این قهر کمی دلگیری؟
لحظه ای هم خبر از حال دل خسته ی من میگیری؟
شود آیا که شبی…
دل مغرور تو هم،
فکر چشمان سیاه دگری را بکند؟!
دست خالی ز وفایت روزی
قطره ای اشک ز چشمان ترم پاک کند؟!
چه خبر از دل تو؟
دانی آیا که در این کلبه ی درد…
اندکی مهر تو بس بود ولی،
دل بیرحم تو با این دل دیوانه چه کرد؟
راستی چه خبر از دل تو …؟

داستان کوتاه گل سرخی برای محبوبم
تعداد بازديد : 114


”جان بلانکارد”   از روی نیمکت برخاست، لباس ارتشی اش را مرتب کرد و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند، مشغول شد. او به دنبال دختری می گشت که چهره ی او را هرگز ندیده بود، اما قلبش را می شناخت؛ دختری با یک گل سرخ. از سیزده ماه پیش دلبستگی اش به او آغاز شده بود. از یک کتابخانه ی مرکزی در فلوریدا، با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و محسور یافته بود، اما نه شیفته ی کلمات کتاب، بلکه شیفته ی یادداشت هایی با مداد که در حاشیه صفحه های آن به چشم می خورد. دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت. در صفحه ی اول جان توانست نام صاحب کتاب را بیاید: ”دوشیزه هالیس می نل.” با اندکی جست و جو و صرف وقت، اوتوانست نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند. جان برای او نامه ای نوشت و ضمن معرفی خود از او درخواست کرد که به نامه نگاری با او بپردازد. روز بعد جان سوار کشتی شد تا برای خدمت در جنگ جهانی دوم عازم شود. در طول یک سال و یک ماه پس از آن، آن دو به تدریج با مکاتبه و نامه نگاری به شناخت یکدیگر پرداختند. هر نامه همچون دانه ای بود که بر خاک قلبی حاصلخیز فرو می افتاد و به تدریج عشق شروع به

داستان کوتاه من شیشه ای
تعداد بازديد : 126

در غروب سرد و دلگیر زمستانی و در فضای نیمه تاریک اتاق که شعله های سبز آبی و گاهی سرخ آجری بخاری در آن بازی نور و سایه ایجاد کرده  و گرمای مطبوعی در اتاق متصاعد می کند، روی تخت دراز کشیده ام و به سقف خیره مانده ام.
نرمی پتویی که تا زیر چانه ام بالا کشیده ام تنم را در سایش به کرکهایش نوازش می کند و افکار پریشانم را سر می دهد به سمت روزهای سخت آوارگی در برف و سرما! بی اختیار دستانم را به طرف دهانم می برم تا آنهارا با بخار بازدمم گرم کنم، که او در مقابلم جان می گیرد با قدی بلند و چشمان عسلی و پالتویی که روی لباس سربازی اش به تن کرده و تا روی چکمه اش می رسد …
همیشه فکرم را می خواند. حالم را بهتر از خودم می دانست. او مثل ساحری بود که براحتی می توانست دست افکارم را رو کند. کسی که با نفس هایم هم آشناست وشمار دقیق ضربان قلبم را در هر ثانیه از شبانه روز می داند،

یکی باید باشه
تعداد بازديد : 92



یکی باید باشه تو زندگی آدم
که آدم روزی چند بار بهش بگه :
خدا رو شکر که هستی . . .

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : یکشنبه 18 تیر 1396 ساعت: 10:50

جمعه ها چقدر دلچسب است
تعداد بازديد : 99

جمعه !
چقدر دلچسب است ، برای فکر کردن به تو …
وقتی بین تمام روزمرگی هایم حضور داری ؛
و من جمعه را …
بیخیال ترین آدم دنیا میشوم !
یاسمن مهدی پور

خوشبختی
تعداد بازديد : 129


هر یک از زنانی

که زمانی

بی تفاوت از کنارشان گذشته ای

تمام دنیای مردی بوده اند…

همین زن که از اتوبوس پیاده شد،

با چشمهای معمولی

و کیفی معمولی تر

و تو معصومش پنداشتی

روزی

جایی

کسی را آتش زده،

با همان ساقهای معمولی

و انگشتهای کشیده …

شک ندارم

مردی هست

که هنوز

در جایی از جهان

منتظر است آن زن

خوشبختی را در همان کیف چرم معمولی

به خانه اش ببرد..

رویا شاه حسین زاده

شکوفه ی پاییزی
تعداد بازديد : 137


بهار به بهار …

در معبر اردیبهشت،

سراغت را از بنفشه های وحشی گرفتم

و میان شکوفه های نارنج

در جستجویت بودم !

در “ پائیز ” یافتمت …

تنها شکوفه ی جهان

که در پائیز روییدی !

سید علی صالحی

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : سه شنبه 08 فروردین 1396 ساعت: 9:58

هر ۲۰ ثانیه یک نفر از مصرف سیگار میمیرد
تعداد بازديد : 99


می گویند هر بیست ثانیه یک نفر از مصرف سیگار میمیرد
پشت به قاب پنجره ی روبه تاریکی . . .
چشمانم به ساعت کور شد . . .
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 12:27

ظاهرا معنی برگرد نمی دانی چیست
تعداد بازديد : 111


نازپرورده‌ای و درد نمی‌دانی چیست
گریۀ ممتد یک مرد نمی‌دانی چیست
روی پوشاندی و پوشاندن این ماه تمام
آنچه با اهل زمین کرد نمی‌دانی چیست
در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز
ظاهرا معنی «برگرد» نمی‌دانی چیست
شادمان باش ولی حال مرا هیچ مپرس !
آنچه غم بر سرم آورد نمی‌دانی چیست
گفتم از عشق تو دلخون شده‌ام، خندیدی
نازپرورده‌ای و درد نمی‌دانی چیست
ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : دوشنبه 25 بهمن 1395 ساعت: 10:58

متن های کوتاه عاشقانه و احساسی
تعداد بازديد : 193

چقدر خوشحــال بود
شیطــان
وقتی سیب را چیدم
گمان می کرد فریب داده است مرا
نمی دانست
تو پرسیده بودی
مرا بیشتر دوست داری . .
یا ماندن در بهشـــت را؟
***
تو تنهــــا دعـــای قشنــــگ  منــــی
مبــــادا کســـی از خـــدا
بـــــی خبــــر بــــرای خـــودش، آرزویــــت کنــــد …

بقیه در ادامه مطلب

آرام شده ام مثل درختی در پاییز
تعداد بازديد : 160

آرام شده ام

مثل درختی در پاییز

وقتی تمام برگ هایش را

باد برده باشد!

 

 

“رضا کاظمی”

مست مستم کن
تعداد بازديد : 1237

خوشم اینقدر خوشم زبون ازش حاصله

ساقیا کاری کن امشبو یادم نره

باده از نو بده هنوز حواسم به جاست

اختیار دلم ساقی به دست شماست

مست مستم کن جامو ببر بالا بزن به دست ما

می پرستم کن تو عالم مستی امشب شب یلداست

می زنم می پشت هم پیمونه پیمونه

امشبو جا خوش کنم تو کنج میخونه

بی خیال غصه ها با می خوش و مستم

انگاری امشب یکی غیر از خودم هستم!

لبریز کن جام را هم پایه ساقی منم

باده اگه یاری کنه تا صبح هم می می زنم

تا صبح هم می می زنم

لبخندآرامش
تعداد بازديد : 136

ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﻢ
می گریند
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺧﯿﺲ ﺷﻮﻧﺪ
ﻏﺼﻪ می خوﺭﻧﺪ
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﻏﻢ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫﺸﺎﻥ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﻮﺩ
ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼِ ﺑﻠﻨﺪِ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﻣﻮﺧﺘﻨﺪﻩ ﺍﻧﺪ
ﺍﻣﺎ. . .
ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﻨﺪ
ﻓﻘﻂ …
ﻓﻘﻂ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ِﮐﺴﯽ ﺑﻬﻢ ﻧﺨﻮﺭﺩ

من فقط عاشقی بلدم
تعداد بازديد : 154

به من چه مربوط که
آدم زندگی هیچ کس نیستی
من فقط عاشقی بلدم
چیزی هم در بساط نداشته باشم
قلبم پر است
عاشقی تقصیر من نیست
تقدیر است که
قرعه به نام تو افتاده
حالا میخواهی آدم این عاشقی باش
میخواهی نباش
من که گفتم فقط عاشقی بلدم
اما پا به پایم خواستی بیایی
زودتر بجنب
این قلب که بایستد
عشق تو
معجزه نخواهد کرد.

کمک.......
تعداد بازديد : 125

تو را راندم ،

و ساک‌هایت را در پیاده‌ رو افکندم

اما بارانی‌ات که در خانه‌ام مانده بود

هذیان‌ گویی سر داد ،

و با اعتراض آستین‌ هایش را برای در آغوش گرفتنم

به حرکت در آورد ..

و آن گاه که بارانی را از پنجره پرتاب کردم ،

همچنان که فرو می‌افتاد ،

دست‌های خالی‌ اش را در باد برآورد ،

چونان کسی که به نشانه‌ی بدرود ،

دستی برآورد

یا آن که فریاد زند: کمک !


ولنتاین مبارک
تعداد بازديد : 149

نمیگم دوستت دارم ، نمیگم عاشقتم ، میگم دیوونتم که اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بیخیال دیوونست . . . (روز ولنتاینت مبارک عزیزم)))

_______________________________

قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق ، مرا در خود کشیدی برمودای من !!! (ولنتاین مبارک

______________________________

اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی ، اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی ، اگه ستاره بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی . روز ولنتاین مبارک مبارک . . .
_____________________________

سلام ببخشید پول نداشتم برات خرس و قلب بخرم به مناسبت روز ولنتاین ، فقط همین یه اس ام اس رو توسنتم برات بفرستم تا بدونی که همیشه دوستت دارم . امیدوارم این روز ، روز ولنتاین برات مبارک و با برکت باشه

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 24 بهمن 1392 ساعت: 20:16

هر وقت دلم میگرفت
تعداد بازديد : 87

هر وقت دلم میگرفت

با دوست خوبم”سایه” صحبت میکردم…

آه امروز هوا ابریست…

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : جمعه 29 آذر 1392 ساعت: 11:54

برای عوض کردن دنیا
تعداد بازديد : 93

برای عوض کردن دنیا

نیازی به خواندن روزنامه‌های سیاسی نیست

و نیازی

به تغییر کابینه و رییس جمهور و هیأت دولت نیست

و نیازی به تجمعات بیش از دو نفر نیست

گاهی

تنها دو نفر می‌توانند

تمام دنیا را پشت میز کافه‌ای

مثل یک حبه قند در فنجانی چای

به هم بزنند…


ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 14 آذر 1392 ساعت: 15:43

تنها نیستم
تعداد بازديد : 106

تنها نیستم!

نگران شب هایم نباش

تنها نیستم

بالشم، هق هق گریه هایم

قرص هایم، دفتر کاهی نوشته هایم

پاکت سیگارم

سردی دستانم همه هستن

تنها نیستم…

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 آذر 1392 ساعت: 20:35

زودتر از من بمیر
تعداد بازديد : 139

زودتر از من بمیر،

یک کم زودتر از من.

تا تو اونی نباشی که مجبور است راه خانه را،

تنها برگـردد…!


دلواپس غربت من نباش
تعداد بازديد : 136

دلواپس غربت من نباش

در این دیار

پنجره ها

عادت دیرینه‌‌ای دارند

به باران

و باران به خیسی خیابان

و خیابان‌ها به آدم‌هایِ تنها

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 07 آذر 1392 ساعت: 0:22

هوای آن روزهایم را به من مدیونی
تعداد بازديد : 96

هیچگاه نادیده نمی گیرم

روزهایی را که من در هوای نبودنت نفس کم می آوردم

و تو در آن لحظه ها

نفس هایش را در میان آغوشت شماره می کردی

هوای آن روزهایم را به من مدیونی

کـسی بـاید باشد
تعداد بازديد : 105

باید باشد

کسی که انگیزه ات باشد برای بیدار شدن

باید باشد

کسی که شانه هایش پناه گریه هایت باشد

باید باشد

آغوشی برای آرام شدن

آخ که چقدر یکی باید باشدکه نیست

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت: 11:50

تو رفته ای و دگر باز نمیگردی
تعداد بازديد : 109


تو رفته ای و دگر باز نمی گردی
اما چیزی که اینجا مانده است
دستان سرد و تنهای من!
یک چشم همیشه منتظر!
یک بوسه تلخ!
یک بغض لعنتی!
و یک سوال بی جواب…
هنوز گاهی دلت برای دستانم تنگ می شود ؟؟؟
و
چه مهربان بودی وقتی به من دروغ می گفتی !!!
ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت: 20:31

چقدر ساده فراموش کردی
تعداد بازديد : 115

چقدر ساده فراموش کردی

وقتی هنوز

اتاقم بوی تو را در خود دارد

وقتی هنوز رد انگشتانت

روی احساسم مانده است

کاش پیش از رفتنت

فراموش کردن را

به من هم یاد میدادی

وقتی که نیستی
تعداد بازديد : 119

وقتی که نیستی
کنار من همه چیز هست
پاکتی سیگار
خمره ای شراب
پیاله ای اشک
هوایی طوفانی
یک مشت ابر باران زا
چقدر خوب است نبودنت!
اطرافم پر می شود از
تمام نداشته هایم با تو…
غم
دلتنگی
خیال
رویا
شعر و…
نیا دیگر!

نویسنده :
تاریخ انتشار : جمعه 24 آبان 1392 ساعت: 12:54

نامه های عاشقانه ی تو با او
تعداد بازديد : 100

پروانه ها خبر آوردند

نامه های عاشقانه ی تو با او

از لای شعرهای من کپی می شود

بیخیال

ناراحت نمی شوم

دل است دیگر

پروانه ها می گویند فردا

اتفاق جالبی می افتد…

پس بیا به چیزهای خوب فکر کنیم

به چیزهایی که دل می خواهد

مثلا

تو به اولین بوس او

من به اولین نگاه تو

سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت
تعداد بازديد : 146

کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت

نوبت به ما که رسید قلم افتاد…

دیگر هیچ ننوشت!

خط تیره گذاشت و گفت:

تو باش اسیر سرنوشت

شاید به هم باز رسیم
تعداد بازديد : 130

شاید به هم باز رسیم…

روزی که من به‌ سان دریایی خشکیدم…

و تو چون قایقی فرسوده بر خاک ماندی…

شاید…

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 آبان 1392 ساعت: 16:01

وای از روزی که
تعداد بازديد : 112

وای از روزی که

شریک خاطره هایت یک شماره خاموش باشد

و یک سیگار روشن

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 آبان 1392 ساعت: 15:58

کاش کسی جایی منتطرم بود
تعداد بازديد : 117

چقدر دلم میخواهد نامه بنویسم
تمبر و پاکت هم هست
و یک عالمه حرف
کاش کسی جایی منتطرم بود
ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 آبان 1392 ساعت: 14:23

بی خیالی هایمان کار دستمان داد
تعداد بازديد : 140

بی خیالی هایمان دوباره کار دستمان داد!

بی خیال هم شدیم

چیزی که هیچوقت خیال نمی کردیم…

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 آبان 1392 ساعت: 13:36

شب های اینجا دلگیر است
تعداد بازديد : 111

شب های اینجا آنقدر دلگیر است
که سوت های قطارهای نیمه شب
هر آدمی را
وسوسه می کند
که برود…
و هیچ وقت باز نگردد…

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 آبان 1392 ساعت: 9:33

گاهی اوقات نباید حرف هایم را باور کنی
تعداد بازديد : 112

دروغگو نیستم
درست
اما گاهی اوقات
نباید حرف هایم را باور کنی
گاهی اوقات
بهتر است مرا پینوکیو بدانی
گاهی وقت ها
شاید قدری کلافگی
شاید اندکی خستگی
شاید هم یک دنیا دلتنگی
پشت حرف هایم قایم شده باشند
به کلماتی که از میان لبانم بیرون می آیند اطمینان نکن
چشم هایم را نظاره کن
که چه دیوانه وار
عشقت را فریاد میزنند
ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 آبان 1392 ساعت: 9:29

کسب درامد


ليست صفحات
تعداد صفحات : 3
 کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید