درد

ظاهرا معنی برگرد نمی دانی چیست
تعداد بازديد : 110


نازپرورده‌ای و درد نمی‌دانی چیست
گریۀ ممتد یک مرد نمی‌دانی چیست
روی پوشاندی و پوشاندن این ماه تمام
آنچه با اهل زمین کرد نمی‌دانی چیست
در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز
ظاهرا معنی «برگرد» نمی‌دانی چیست
شادمان باش ولی حال مرا هیچ مپرس !
آنچه غم بر سرم آورد نمی‌دانی چیست
گفتم از عشق تو دلخون شده‌ام، خندیدی
نازپرورده‌ای و درد نمی‌دانی چیست
ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : دوشنبه 25 بهمن 1395 ساعت: 10:58

بعد از تو
تعداد بازديد : 173

نازنینم !
عادت نیست از این فاصله برای تو نوشتن، اجبار است.
اعترافش هم وحشتناک است
ولی‌ همین تاریکی‌
همین سکوت محض
این درد
تو را به من نزدیکتر می‌‌کند!
آدم ها
با حضور‌های کم رنگشان
با بودن‌هایی‌ که به بدترین وجه ممکن
با منطقی‌ که من نمی‌فهمم
با احساسی‌ که آنها نمی‌‌فهمند
واقعه‌ی نبودن تو را یادآوری می‌‌کنند!
بعد از تو
هیچ چیزِ آدم‌ها
جز لحظه ی وداع شان
برای من شور آفرین نیست.

فکر می کردم تو همدردی
تعداد بازديد : 165

فکر می کردم که تو همدردی

اما تو هم دردی

درد نام دیگر من است
تعداد بازديد : 142

درد های من

جامه نیستند

تا ز تن در آورم

چامه و چکامه نیستند

تا به رشته ی سخن در آورم

نعره نیستند

تا ز نای جان بر آورم

درد های من نگفتنی

دردهای من نهفتنی است

 

درد های من

گر چه مثل دردهای مردم زمانه نیست

درد مردم زمانه است

مردمی که چین پوستینشان

مردمی که رنگ روی آستینشان

مردمی که نام هایشان

جلد کهنه ی شناسنامه هایشان

درد می کند

 

من ولی تمام استخوان بودنم

لحظه های ساده ی سرودنم

درد می کند

انحنای روح من

شانه های خسته ی غرور من

تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است

کتف گریه های بی بهانه ام

بازوان حس شاعرانه ام

زخم خورده است

 

دردهای پوستی کجا؟

درد دوستی کجا؟

این سماجت عجیب

پافشاری شگفت درد هاست

دردهای آشنا

دردهای بومی غریب

دردهای خانگی

دردهای کهنه ی لجوج

 

اولین قلم

حرف حرف درد را

در دلم نوشته است

دست سرنوشت

خون درد را

با گلم سرشته است

پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟

 

درد

رنگ و بوی غنچه ی دل است

پس چگونه من

رنگ و بوی غنچه را ز برگ های تو در توی آن جدا کنم؟

دفتر مرا

دست درد می زند ورق

شعر تازه ی مرا

درد گفته است

درد هم شنفته است

پس در این میانه من

از چه حرف می زنم؟

 

درد ، حرف نیست

درد ، نام دیگر من است

من چگونه خویش را صدا کنم؟

قیصر امین پور

درد دل
تعداد بازديد : 109

همیشه با کسی درد و دل کنید که هم درد داشته باشد هم دل…

غیر از این باشد به شما میخندد.

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : شنبه 16 آذر 1392 ساعت: 15:50

کسب درامد


 کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید