ارسال رمان های شما برای ما و با نام خودتون تو وب سایت قرار داده میشه
دانلود آهنگ پدرام پالیز تقویم شمسی
آهنگ من عاشق اینم مهدی اسدی طاها+پخش انلاین
تعداد بازديد : 374
دانلود آهنگ تیتراژ سریال ترکی تلخ و شیرین با صدای مهدی اسدی طاها
سریال تلخ و شیرین با بازی بیرجه آکالای یکی از سریال های پرطرفدار این روزهای ترکیه است که به فارسی هم دوبله شده است. در این قسمت آهنگ تیتراژ سریال تلخ و شیرین را برای دانلود قرار داده ایم.
+متن موزیک+پخش انلاین
دانلود در ادامه مطلب
عکس نوشته12
تعداد بازديد : 104
عکس نوشته های جدید بدون تگ
بقیه در ادامه مطلب
رمان حواست نیست
تعداد بازديد : 297
مقدمه:
سر دو راهی عشق و نفرت..
در جستجوی چشمانی عاشق و بارانی درمانده تر از گذشته..
تنها گذر نامه ی جاده ای به اسم انتقام را در دستانم گذاردند..
بر خلاف مسیر عاشقی ظاهرش زیبا بود ..
خوش میدرخشید در آن قیامت سرای انتقام جویان..
هر چه جلوتر میرفتم اشک و آه را پشت چشمان به خون نشسته از انتقامم پنهان میکردم..
قلبم ندای”بی پروایش را با نفرت میخواند”..
و عقلم”فریاد حواست نیست هایش..را برایم نوار میکرد..
گذشت, تا زمانی که تنها فریاد عقلم را می شنیدم..
درست مقابل پرتگاه خونین و سرخی همچو برزخ
در حالی که صدای رعب انگیز لاشخورهایی که بالای تپه به انتظار سقوطم
بودند بدنم را به لرزه می انداخت,..
و تنها همین را میگفت:
“در فکر انتقام بودی ولی حواست نبود سر دور برگردان داشت صدایت میکرد”
اززبان نویسنده رمان:
یه رمان همخونه ای. طنز . عاشقانه.بعضی جاها غمگین و تقریبا اجتماعی.
همین اول بگم…
اول که بخونید با خودتون میگید اینکه شبیه رمان …..است.ولی اینطور نیست من قبل از اینکه اون رمان رو بخونم می خواستم یه رمان همین مدلی بیام بزارم ولی بلد نبودم چطور رمان می زارن البته اون رمان هم روی من تاثیراتی داشته چرا الکی بگم ولی این حستون فقط در صفحه های اوله بعدش به کل تغییر می کنه….پایان خوش.....
من دخترم
تعداد بازديد : 207
مَن از نَســــل لِـــــیلی ام
مَن از جِنـــس شــــیرینَم
مَن دُخــــــترم
با تمام حساســـیت های دُخترانه ام
با تَلنگری بارانـــی میشوم
با پُــــــشت کردنی ویــــــران میشوم
به راحَتی وابَــــــسته میشوم
با پیــــــروزی به اُوج میرسم
بقیه در ادامه مطلب
گاهی نباید بخشید
تعداد بازديد : 140
عاشقتــــم
تعداد بازديد : 91
من دلم میخواهد
باتو به سرزمین احساسم سفرکنم
برایت عاشقانه بسرایم وتو
مست ازاین عشق
خیره به چشمانم
دستانم را بگیری
و بابوسه ای
شعری تازه برلبانم بسرایی
من دلم میخواهد
من باشم و توباشی و عشق
ودیگرهیچ.......
دل نوشتهای عاشقانه روز های بارونی
تعداد بازديد : 118
باز بـاران آمد
از هوا یا ز دو چشم خیسم؟
نیک بنگر !
چه تفاوت دارد . . .
بقیه ادامه مطلب
زندگی
تعداد بازديد : 100
سخنان بزرگان در مورد زندگی می تواند در جادهِ زندگی که ما در حال پیمودن آن هستیم یک چراغ فروزان باشد که به ما کمک بسیار زیادی میکند تا از تاریکی های این جاده رهایی پیدا کنیم و از نادانی ها و دو راهی هایی که قرار است در این جاده سر راهِ ما قرار بگیرد،می کاهد و کاری می کند که ما بتوانیم موضوعات زندگی را بهتر مدیریت کنیم.
زندگی مسیری است که همهِ ما در آن پاگذاشته ایم و مانند یک کوهنوردی است و قطعاً اگر در این مسیرِ کوهنوردی، ما با یک راهنما برویم خیلی راحت تر و بهتر می توانیم به نوک قله برسیم و کمتر اشتباه می کنیم و به بی راهه می رویم.حال این راهنما در زندگیِ ما، همین بزرگان هستند و سخنان آنها می تواند در زندگیِ ما بسیار تاثیر گذار باشد و از خطاهای ما در این مسیر به شدت بکاهد و مسیر ما را در زندگی به سمت پیشرفت و موفقیت سوق دهد.
بزرگان به دلیل این که در مسیر زندگی موفق شده اند و این راه را زودتر از ما رفته اند حالا با کوله باری از تجربه می توانند به ما سرنخ هایی را بدهند تا ما نیز در این مسیر به موفقیت برسیم.
در این مقاله ما سعی کردیم بهترین و ناب ترین سخنان این بزرگان و حکیمان را برای شما دوستانِ خوب،گردآوری کنیم.امیدواریم که شما هم لذت ببرید و این جملات بتواند در زندگی شما تحولاتِ مثبتی را ایجاد کند.
برای مشاهده به ادامه مطلب بروید
مطالب عاشقانه جدید
تعداد بازديد : 126
دعوایِ هیچ عاشقی را جدی نگیر!
آدمها هیچوقت
با کسی که دوستش دارند
دلِ دعوا ندارند...
فقط گاهی صدایشان بلند میشود
تا بلندتر از قبل بگویند:
تو برایم مهم هستی، میفهمی؟
بخش فیلم (اطلاعیه)
تعداد بازديد : 94
سلام خدمت شما عزیزان ای لاو
ما تصمیم گرفتیم که سریال پر طرفدار
عاشقانه
رو برای شما دوستان
بذاریم این سریالو از قسمت 15 به بعد
برای دانلود رایگان و برای شما عزیزان میذاریم وفقط
یه چیز از شما عزیزان میخواهیم که نظرات خودتونو با ما در میان بذارین
واگر مایل بودین و میخواستین بگین سریال شهرزادم براتون بصورت رایگان
بذاریم پس منتظر نظرات خوبتون هستیم
ویه خواهش کوچولو که مارو به دوستای خودتون معرفی کنید تا اونام بیان و این سریالو رایگان دانلود کنن
خیلی خیلی از شما بزرگواران متشکرم
مدیریت ای لاو
دانلود قابوس نامه (نصیحت نامه
تعداد بازديد : 181
نویسنده: قابوس بن وشمگیر
با تصحیح و مقدمه و حواشی: دکتر امین عبدالمجید بدوی
قابوسنامه، کتابی است پندی در آیین زندگی، تالیف عنصرالمعالی کیکاوسبن اسکندربن قابوسبن وشمگیربن زیار و تالیف آن به سال ۴۷۵ قمری است ولی دکتر عبدالمجید بدوی بهدلایلی سال تألیف آن را میان سالهای (۴۵۷ - ۴۶۲)هجری قمری یاد میکند.
این کتاب مکرر بهطبع رسیده، از جمله در ایران هفتبار منتشر شده که چاپ پنجم توسط استاد سعید نفیسی بهسال ۱۳۱۲ طبع و چاپ ششم بهاهتمام دکتر عبدالمجید بدوی در تهران به سال ۱۳۳۵ انتشار یافته و همچنین در انگلستان جزو انتشارات اوقاف گیب بهاهتمام «روبن لوی» به سال ۱۹۵۱ منتشر شده و نیز چندبار در هند انتشار یافتهاست.
نام قابوسنامه از نام مؤلف که در تواریخ بهنام قابوس دوم معروف است، گرفتهاند. وی این کتاب را بهنام فرزندش گیلانشاه، در ۴۴ فصل نوشته، بهاین قصد که اگر وی پس از او حکومت را حفظ کند یا بهرتق و فتق کارهای دیگر بپردازد، بداند چگونه وظایف خود را انجام دهد، و همچنین بهمنظور تربیت فرزند، رسوم لشکرکشی، مملکت داری، آداب اجتماعی و دانش و فنون متداول را مورد بحث قرار دادهاست. روش انشای این کتاب شیوه نثر مُرسَل معمول ِ قرنهای چهارم و پنجم هجری قمری است.
منبع : ویکی پدیا
ارسال مطلب(اطلاعیه)
تعداد بازديد : 105
رمان عشق و خیانت+دانلود
تعداد بازديد : 150
دانلود رمان طعم چشمان تو
تعداد بازديد : 159
رمان امانت عشق”قسمت بیست ویکم”
تعداد بازديد : 135
اخر شب که اکثر مهمانها رفته بودند وقتی پدر دست مرا در دست علی گذاشت و از او خواست تا اخر عمر به من وفادار بماند دیگر نتوانستم از ریختن اشکهایم خودداری کنم. پدر سرم را به سینه اش چسباند و گفت: امیدوارم سپید بخت شوی درست مثل اسمت. مادر صورتم را بوسید و برایم ارزوی خوشبختی کرد در چشمان هر دوشان شبنم اشک نشسته بود. سارا ومهناز بدون اینکه سعی کنند مرا دلداری بدهند خود اشک میریختند. وداعی غمگین بود،
برای خواندن ادامه رمان به ادامه مطلب رجوع کنید
رمان امانت عشق”قسمت شانزدهم”
تعداد بازديد : 102
سگ با تیزهوشی نگاهی به من کرد و دمش را تکان داد .حالا دیگر نه سگ برایم اهمیت داشت و نه از بهروز میترسیدم ، در این میان احساس کردم غرورم جریحه دار شده است .او در حالیکه با بی اعتنایی میرفت به عقب برگشت و گفت :”چرا ایستادی ؟ غیر از سگ اینجا گرگ و خرس هم دارد .
برای خواندن ادامه رمان به ادامه مطلب رجوع کنید
رمان امانت عشق”قسمت دهم”
تعداد بازديد : 295
به نام همان که عشق را آفرید. سلام …
سلام به فرشته ای که با وجود لطافت چهره اش قلبی به سختی سنگ دارد . خیلی با خود جنگیدم تا بدون نوشته ای ترکت کنم ولی هر چقدر که خوانستم تو را از قلبم برانم در این کار نیز موفق نشدم . سپیده باور کن هر روز به خود مشق میکردم تا فراموشت کنم و دیگر نامی از تو به میان نیاورم ولی این آموخته ها تا شب بیشتر دوام نداشت و شب هنگام احساس بر عقلم غلبه می کرد و یاد نگاهت وجودم را به آتش می کشید . و دلم چون دیوانه ای زنجیر می گسست و سر در پی ات می گذاشت . چه شبهایی که مثل شبگردی آواره در خیابان منزلتان پرسه می زدم و خودم هم
برای خواندن ادامه رمان به ادامه مطلب رجوع کنید
رمان امانت عشق”قسمت پنجم”
تعداد بازديد : 178
البته میدانستم مهناز عاشقانه سیاوش را دوست دارد وهمین موضوع باعث شده بود که برای ناراحت نکردن او توجهی به سیاوش نداشته باشم .حتی مهناز فکر می کرد من از سیاوش متنفرم . بنابراین روی من حساسیتی نداشت .حتی آنقدر از من مطمئن بود که خودش موضوع خواستکاری سیاوش را برایم تعریف کرده بود و چون اطمینان داشت که به سیاوش پاسخ منفی میدهم از این موضوع ناراحت نبود و یا شاید هم من اینطور فکر می کردم . به خاطر همین هر وقت سیاوش به من نگاه معنی داری می انداخت و یا صحبت خاصی میکرد دچار عذاب وجدان میشدم و تصور می کردم به بهترین دوستم خیانت می کنم . همیشه سعی می کردم زیاد در تیر رس نگاهش و یا طرف صحبتش نباشم . با لحن آزار دهنده ای با او صحبت می کردم تا علاقه اش را نسبت به خودم کم کنم و این را هم میدانستم که تا الان موفق نشده ام . زیرا از نگاهش اینطور میخواندم . در یک لحظه آرزو کردم کاش علی به جای سیاوش بود و اینگونه به من علاقه داشت .چیزی که باعث ناراحتی ام می شد این بود که آن روز علی در جمع توجهی به من نکرد . حتی یک کلام نیز با من صحبت نکرد . حتی میدانستم از قصد با مهناز که تمام وقت پیش من بود حرف میزد تا بیشتر مرا کنف کند .
برای خواندن ادامه رمان به ادامه مطلب رجوع کنید
رمان امانت عشق”قسمت چهارم”
تعداد بازديد : 125
پنجشنبه صبح وقتی چشم باز کردم با دیدن آفتاب که از پنجره اتاق به داخل تابیده بود ، با نگرانی از جا پریدم و با صدای بلند گفتم :
-وای دیرم شده.
ولی همان لحظه یادم افتاد که تعطیل هستم . به ساعت نگاه کردم چند دقیقه یه ساعت نه صبح مانده بود ، خواستم دوباره بخوابم، ولی دیگر میلی به خوابیدن نداشتم خانه در سکوت بود آرام و با خیال اینکه پدر و مادر در خواب هستند از اتاق بیرون رفتم . پس از شستن دست و صورتم به آشپزخانه سرک کشیدم دیدم میز صبحانه آماده و سماور هم روشن است فهمیدم پدر و مادر پیش از من بیدار شده اند به طرف اتاق رفتم و از اینکه صدایشان را نمیشنیدم تعجب می کردم اما کسی در اتاقشان نبود . دوباره به آشپزخانه برگشتم . روی میز چشمم به یاداشتی افتاد که به خط مادر بود آنرا برداشتم و خواندم نوشته بود :
برای خواندن ادامه رمان به ادامه مطلب رجوع کنید
رمان امانت عشق”قسمت سوم”
تعداد بازديد : 157
در همین موقع چشمم به سیاوش افتاد که با لبخند مواظب من بود .نگاهم را دزدیم ولی احساس بدی داشتم . فکر می
کردم افکارم را خوانده بود . تا آخر شام سعی کردم به کسی نگاه نکنم . غذا از گلویم پایین نمیرفت . صدای خاله را
شنیدم که خطاب به من گفت :
-عزیزم این غذا رو دوست نداری؟
متوجه شدم که با غذایم بازی می کنم . مادر با تعجب به من نگاه کرد و من در حالی که هول شده بود گفتم :
-چرا خیلی خوشمزه است .
برای خواندن ادامه رمان به ادامه مطلب رجوع کنید
رمان امانت عشق”قسمت اول”
تعداد بازديد : 106
دانلود رمان پارمین
تعداد بازديد : 154
رمان پارمین
نام کتاب:پارمین
نوع کتاب:PDF
حجم کتاب:1.16MB
تعدادصفحات280
دانلود در ادامه مطلب
اضافه شدن بخش رمان به سایت (اطلاعیه ها)
تعداد بازديد : 130
سلام به عزیزان سایت عاشقانه آی لـاو
ما تصمیم گرفتیم که بخش رمان رو هم به
سایت اضافه کنیم این بخش فقط
مخصوص اعضاء سایت آی لـاو
هست و تمامی کتاب ها به
صورت PDF میباشند