شعر و دل نوشته - 5

من کتاب عشق را برای همیشه بسته ام
تعداد بازديد : 165

در عشق هر چه لذت بردم و به آسمانها رفتم
آخرش به غم رسیدم و بالم شکست و بر زمین افتادم
عشق بی مرام است ، با دل ها ناسازگار است
اولش دنیایی است و آخرش مثل یک غده سرطان است
قلبم را به چه کسی بسپارم که درک داشته باشد؟
قلبم را به چه کسی بسپارم که قدرش را بداند
هر چه ایمان آوردم به این و آن ، آنها میشدند بلای جان
قلبم را به چه کسی بسپارم که وفادار بماند
تنها به خاطر خودم با من بماند
نه اینکه امروز را بگوید دوستم دارد و فردا شعر رفتن را برایم بخواند
در عشق هر چه سوختم و نشستم و به انتظار ماندم
آخرش به کویری رسیدم که باز هم در حسرت باران محبت ماندم
عشق بی وفا است ، اولش پر از شور و شوق ،
آخرش مثل قلب من آرام و بی صدا مرد…
کار من و دلم از عاشقی گذشته ، آنقدر این دنیا بی وفاست
که تمام پل ها را در بین ما شکسته
قلبم را به چه کسی بسپارم تا به من آرامش دهد ؟
من و تنهایی و عالمی که دارم در این دنیا ،
صد ها برابر ارزش دارد نسبت به این عشق ها در این دنیا
و آن عشقی که ما به دنبال آن میگردیم ،
رفت و تمام شد و افسانه ای شد و اینک ما از آن میخندیم
نه نمیخواهم بشنوم که تو با بقیه فرق داری
نه نمیخواهم بشنوم که همیشه با دلم میمانی
تو هم مثل قصه خیالی عشق را میخوانی ، که فکر میکنی میتوانی عاشقم بمانی
بیخیال شو ، من کتاب عشق را برای همیشه بسته ام ،
چون از این شکستن ها خیلی خسته ام…

میریزم چون برف
تعداد بازديد : 99

می‌ ریزیم؛

ریز

ریز

ریز

چون برف،

که هرگز هیچ‌ کس ندانست،

تکه‌ های خودکشی یک ابر است…

گروس عبدالملکیان

می خواهم بیایم اما…
تعداد بازديد : 114

نیامدن سر قرار
هزار و یک دلیل دارد…
اتویی که لباس را میسوزاند
یا اتوبوسی که تاخیر میکند
نمیتواند بهانه ی خوبی برای پایان حرص خوردن هایت باشد
عزیزم حلالم کن و عصبانی نباش
می خواهم بیایم اما…

هوای شعرهایم سرد است
تعداد بازديد : 126

هوای  شعرهایم سرد و

هوای خیالم  پس است…

چقدر خاطره های برفی،

پیش رویم باریدن گرفته و

چقدر انتظار در دلم قندیل بسته است…

چقدر پشت ابر مانده ای؟

چقدر نمی تابی؟

از لحن  رسمی نبودنت پیداست که

از لحن  خودمانی  خاطرات هم دلی گرم نخواهد شد…

پر واضح است که

این زمستان هم آش دهان سوزی نمی شود…

حمید رضا هندی

غروب جمعه که می‌‌شود
تعداد بازديد : 149

مهم نیست اینجا نیستی‌
تو هر کجای جهان که باشی‌
غروب جمعه که می‌‌شود
فقط مال منی‌
انگار غروب
روی دوش تو پرواز می‌‌کند
که تنهایی‌ داغ جمعه
فقط به تو لبخند می‌‌ زند
ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : جمعه 06 دی 1392 ساعت: 19:50

گم شدم در خودم
تعداد بازديد : 115

خودم به خودم زنگ میزنم

پراز حرف‌هایی‌ هستم که نگفته می‌‌فهمم

پراز حرف‌هایی‌ که حتی یک کلمه‌اش را

خودم هم نمی‌‌فهمم

بگو دیوانه است

بگو پریشان

بگو افسرده

بگو بیکار

علاف

خودخور

هر چه… اصلا روانی‌

بگو تنها کسی‌ که این روزها

برایِ خودش وقت دارد

کسی‌ که صادقانه 

حتی خودش را هم نمی‌فهمد

” هر جا دیدی کسی‌ با خودش حرف می‌‌زند، دستش را بگیر، ببر به خانه‌اش… شاید گم شده باشد”

نیکی‌ فیروزکوهی

سنگین کام میگیری زن
تعداد بازديد : 98

سنگین کام میگیری زن!!

در این سرمای خیابان و برگ ریزان خزان

به یاد کدام عشق خاطراتت را دود میکنی؟!!

ﺳﻨﮕﯿﻦ ﮐﺎﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ زن!

ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﮐﻪ ﭘﯽ ﺍﺵ ﻣﯿﮕﺮﺩﯼ

ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺭﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ!

ﺩﻭﺩ ﮐﻦ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ

ﺑﺎﻋﺚ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﮐﺎﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ…

ﺁﻧﻬﺎ ﻟﯿﺎﻗﺖ ﺁﻥ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.

چه زمستان بدیست
تعداد بازديد : 103

آسمان آبی نیست…

باد از عطر تنت هیچ ندارد سهمی

چه زمستان بدیست

چه زمستان بدیست

در کتاب آمده است :

میرود فصل زمستان آخر

نکند فصل زمستان برود

برف روی سرم اما

نشود آب دگر…

شاعر : مزدک جهانبخش

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : پنجشنبه 05 دی 1392 ساعت: 23:56

هر چه باداباد
تعداد بازديد : 108

گاهی نیاز داریم بی خیال شویم
بی خیال گذشته
بی خیال آینده
بی خیال احساس، بی خیال اگرها و شایدها
گاهی لازم است بگوییم:
هر چه باداباد!

بعضی روزها انسان فقط خسته ست
تعداد بازديد : 120

بعضی روزها

انسان فقط خسته ست

نه تنهاست،

نه غمگین،

و نه عاشق!

فقط خسته ست.

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : چهارشنبه 04 دی 1392 ساعت: 22:04

آرام…نادیدنی
تعداد بازديد : 117

عشقت را هرگز بر زبان میاور…

عشق بازگو شدن نخواهد

چرا که چون نسیمی می وزد

آرام … نادیدنی

من عشقم را بر زبان آوردم

بر زبان آوردم

تمام دلبستگی ام را بر زبان آوردم

لرزان

سرد

با هراسی سترگ

آه … ترکم کرد

مرا که تنها گذاشت

به چشم بر هم زدنی

رهگذاری سر رسید

به او پیوست…

آرام … نادیدنی

اما  بی انکار …


شاعر:ویلیام بلیک , مترجم : بهاره جهاندوست

تاریکی محض
تعداد بازديد : 121

حالِ تهوع میگیری …

اگر بدانی

که یک مار بزرگ بلعیده ام

چنبره زده گوشه دلم

نیش میزند به محرمانه‌ترین حرف‌های ما

به خاطرات ما

دچارِ خوف میشوی

اگر بدانی

چیزی مثلِ یک گودال بزرگ مرا بلعیده است

مثلِ تاریکی‌ محض

سکوت مطلق

شب… شب… شب

و من چنبره می‌‌زنم روی تمام خاطراتی که… دیگر با تو ندارم

خوش به حال مار

تنها موجودیست که پیچ و تابش از درد نیست

کسی که این روزها عجیب خسته است
تعداد بازديد : 162


خسته ام

از خودم خسته ام

از شما

روزهای بی‌ حوصلگی

شب‌های کشدارِ تنهایی‌

از این شعر‌های تکراری

عشق ها

عاشقانه ها

حتی شکست‌های تکراری

از این حضور‌های مترسک وارِ پر از تردید

از امتداد مستمر چهار فصلی که از کفّ ما میروند

بدون هیچ چ چ چ تغییر… بدون هیچ تغییر

خالی‌ شده ام

خالی‌ میروم

هیچ فکری در سرم نمی‌‌ماند… نمی‌‌آید که بماند

همین روز هاست که کاغذ سفیدی به اشتراک بگذارم

فقط با یک امضا

یا چه میدانم

یک شکلک

یکی‌ از این قلب‌هایی‌ که همه برای هم میفرستند

یا دستی‌ که باید تکان بخورد ولی‌ نمیخورد

همین روز هاست که خودم را یک جایی‌ گم کنم

نه… اینبار پشت دود سیگار نیست

یا میان انبوه واژه‌های بی‌ سرانجام

یا در سوگ نیمه رفاقت‌های گاه و بیگاهی

این بار

در کوچه پس کوچه‌های کودکیِ کسی‌

که زود بزرگ شد

نیمه برهنه

عصیانی

شورشی

و با دلی‌ پر بزرگ شد

کسی‌ که این روز‌ها… عجیب خسته است


نامه جدایی
تعداد بازديد : 111

بعد از سفری که نامه اش آمد

نامه ی تلخ و جانگدازی بود

سخنش گرمی گذشته نداشت

خالی از هر شکوه و رازی بود

در کلامش چو نامه های قدیم

مهر و لطف و صفا نمیجوشید

لحن گرمش به ظاهرآرایی

سردی نامه را نمیپوشید

نامه ای تلخ بود و هر سطرش

داستانی ز بی وفایی بود

هرچه با مهربانیش خواندم

نامه اش نامه ی جدایی بود

چیزی از دوریش نمیگذرد

که چنین سرد و بی وفا شده است

قصه ای بیگانه وار میگوید

باکسی شاید آشنا شده است….

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : شنبه 23 آذر 1392 ساعت: 18:17

تو را صدا کردم(بمناسبت زادروز احمدشاملو)
تعداد بازديد : 140


در تاریک ترین شبها دلم صدایت کرد

در تاریکی چشمانت را جستم

در تاریکی چشم هایت را یافتم

و شبم پر ستاره شد

تو را صدا کردم

در تاریک ترین شبها دلم صدایت کرد

و تو با طنین صدایم به سوی من آمدی

با دست هایت برای دست هایم آواز خواندی

برای چشم هایم با چشم هایت

برای لب هایم با لب هایت

با تنت برای تنم آواز خواندی

۲۱ آذر ماه، هشتاد و هشتمین زادروز نقاش کلام، احمد شاملو

ای ستاره جاودان آسمان ایران، روشنی بخش راه آزاد مردان

آوا دهنده دلتنگی های زنده داران راه روشنایی

مهربان ترین دوست و بزرگوارترین پدر برای شاگردان

نامت هم چون نام ایران پاینده

همچون دماوند استوار و سرافراز باد

و سروده هایت

برای روح آواره در کویر

چون زلال برخاسته از اعماق آرامش

تنها هدیه ایست که می توان به عنوان پیشکش

به آشنایان و مانوسان تقدیم کرد.

میلادت شاد باش

ای بامدادِ تمام روزهای دلتنگی ما…

احمدشاملو

بی عشق به خانه برنخواهم گشت
تعداد بازديد : 129

باران ببار

اینبار،

او را خواهم دید

این شهر بی در و پیکر

حریف اراده من نیست!

خواهم گشت

همینه اش را.

خیابان به خیابان

کوچه به کوچه

باران

امشب

بی عشق به خانه برنخواهم گشت…

خاطرات تو
تعداد بازديد : 104

من

یک پنجره

روز‌های بارانی

و خاطرات تو

خاطرات تو

خاطرات تو

راز بقای یک آدم نیمه جان باید همین باشد

به تو می اندیشم
تعداد بازديد : 111


به تو دست می سایم و جهان را در می یابم

به تو می اندیشم

و زمان را لمس می کنم

معلق و بی انتها

عریان

می وزم، می بارم، می تابم

آسمان ام

ستارگان و زمین

و گندم عطر آگینی که دانه می بندد

رقصان

در جان سبز خویش

از تو عبور می کنم

چنان که تندری از شب

می درخشم

و فرو می ریزم

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : یکشنبه 17 آذر 1392 ساعت: 20:03

درد دل
تعداد بازديد : 109

همیشه با کسی درد و دل کنید که هم درد داشته باشد هم دل…

غیر از این باشد به شما میخندد.

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : شنبه 16 آذر 1392 ساعت: 15:50

کوچه
تعداد بازديد : 116

بی تو توفان زده دشت جنونم

صیدافتاده به خونم

تو چه ‌سان می‌گذری غافل از اندوه درونم؟

بی من از کوچه گذر کردی و رفتی

 بی من از شهر سفر کردی و رفتی

قطره‌ای اشک درخشید به چشمان سیاهم

تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم

 تو ندیدی…

 نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی

چون در خانه ببستم،

دگر از پا نشستم

گوئیا زلزله آمد،

گوئیا خانه فروریخت سر من

بی تو من در همه شهر غریبم

بی تو، کس نشنود ازاین دل بشکسته صدائی

بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوائی

 تو همه بود و نبودی

تو همه شعر و سرودی

چه گریزی ز بر من

که ز کوی‌ات نگریزم

گر بمیرم ز غم دل

به تو هرگز نستیزم

من و یک لحظه جدایی؟

نتوانم، نتوانم

 بی تو من زنده نمانم

دلم کما میخواهد
تعداد بازديد : 110

دفترم  درد میکند

واژه هایم تیر میکشند

سکوتم گیج میرود

آبریزش چشم دارم

گلویم بغض جمع شده

دلم آشوب است

از صبح هزاران بار خاطره بالا آورده ام

انگار مسموم شده ام

باز هم دروغ به خوردم داده اند

هر بار به خودم قول میدهم

فریب نخورم

و هر بار توبه میشکنم

چه کنم شیرینى دوست دارم

دروغها شیرینند و من،

همیشه تشنه ى شربتهاىِ رنگارنگ

حالم بد است

دلم کما میخواهد

بیخبرى، فراموشى، دیوانگى

دلم تلخى میخواهد،

تلخىِ حقیقت

کمى حقیقت حالم را بهتر میکند

دارویى تلخ و بد مزه

پرستارى میخواهم

که حقیقت در سرُمم بریزد

دلم کما میخواهد

کاش هیچوقت نمی شناختمت
تعداد بازديد : 119

گاهی دلم برای زمانی که نمی شناختمت

تنگ میشود!

کاش هیچوقت نمی شناختمت

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : چهارشنبه 13 آذر 1392 ساعت: 17:10

این مرگ است که ادامه دارد
تعداد بازديد : 110

همه همیشه بعد از مردن یک فرد میگویند که زندگی ادامه دارد و به زندگی خود ادامه میدهند اما من معتقدم که این مرگ است که ادامه دارد و زندگیهای مختلفی را دائما متوقف میسازد
ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 آذر 1392 ساعت: 9:05

چه زندگی خوبی
تعداد بازديد : 100

گذشته ای که حالمان را گرفته است

آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم

و حالی که حالمان را به هم میزند!

چه زندگی خوبی…

“صادق هدایت”


ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : دوشنبه 11 آذر 1392 ساعت: 14:50

وقتی تو نیستی
تعداد بازديد : 171

تهی می‌‌شوم
حسی
به شدت ناگهانی‌ترین اتفاق
خودش را می‌‌کشاند
یخ میزند قلبی
که تپیدن را از تو می‌‌دانست
کجای زندگی‌ باشم وقتی تو نیستی‌؟؟؟

آخرین راه خیانته
تعداد بازديد : 102

برای نجات کسی که دوسش دارین

آخرین راه خیانته!

اما بدجور میسوزونه…

برای همیشه

ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ انتشار : دوشنبه 11 آذر 1392 ساعت: 14:42

کسب درامد


ليست صفحات
تعداد صفحات : 5
 کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید