شب

مرا به خانه ام ببر
تعداد بازديد : 155

شب آشیان شب زده، چکاوک شکسته پر

رسیده ام به نا کجا، مرا به خانه ام ببر

کسی به یادعشق نیست، کسی به فکر ما شدن

از آن تبار خود شکن تو مانده ای و بغض من

از این چراغ مردگی از این بر آب سوختن

از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن

چگونه گریه سر کنم که یار غم گسار نیست

مرا به خانه ام ببر که شهر، شهر یار نیست

از این چراغ مردگی از این بر آب سوختن

از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن

چگونه گریه سر کنم که یار غمگسار نیست

مرا به خانه ام ببر که شهر،شهر یار نیست

مرا به خانه ام ببر ستاره دلنواز نیست

سکوت نعره میزند که شب ترانه ساز نیست

مرا به خانه ام ببر که عشق در میانه نیست

مرابه خانه ام ببر اگرچه خانه خانه نیست

از این چراغ مردگی از این بر آب سوختن

از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن

چگونه گریه سر کنم که یار غم گسار نیست

مرا به خانه ام ببر که شهر شهر یار نیست

ایرج جنتی عطایی

تاریکی محض
تعداد بازديد : 121

حالِ تهوع میگیری …

اگر بدانی

که یک مار بزرگ بلعیده ام

چنبره زده گوشه دلم

نیش میزند به محرمانه‌ترین حرف‌های ما

به خاطرات ما

دچارِ خوف میشوی

اگر بدانی

چیزی مثلِ یک گودال بزرگ مرا بلعیده است

مثلِ تاریکی‌ محض

سکوت مطلق

شب… شب… شب

و من چنبره می‌‌زنم روی تمام خاطراتی که… دیگر با تو ندارم

خوش به حال مار

تنها موجودیست که پیچ و تابش از درد نیست

بی عشق به خانه برنخواهم گشت
تعداد بازديد : 128

باران ببار

اینبار،

او را خواهم دید

این شهر بی در و پیکر

حریف اراده من نیست!

خواهم گشت

همینه اش را.

خیابان به خیابان

کوچه به کوچه

باران

امشب

بی عشق به خانه برنخواهم گشت…

کسب درامد


 کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید