يار

خبر ز یارنیامد
تعداد بازديد : 181

چه گشته است؟ ندانم خبر ز یار نیامد

درخت عشقـ بریدند و او کنار نیامد

در انتظار نشستم مگر ز در به در آید

مرا قرار به سر شد، سر قرار نیامد

دو دیده دوخته بودم، مدام بر سر راهش

کسی برای گذر هم، به رهگذار نیامد

از عشـق بی ثمر خود دگر تورا چه بگویم ؟

مرا نصیب از عشقـش بغیر خار نیامد

دلم به او بسپردم که بذر عشق بکارد

هر آنچه کاشت دریغا، یکی به بار نیامد

غریب ماندم و تنها، بر آستانه ی کویش

بوقت رفتنم اما، به رهسپار نیامد

شکار کرد دلم را ، نهاد بر سر راهی

برای دیدن صیدش، سر شکار نیامد

بجز دعا چه بگویم به آنکه برده دلم را؟

اگرچه وقت مصیبت، مرا به کار نیامد

چه وعده ها که شنیدم برای فصلِ بهاران

بهار آمد و اما ؛ به دل ، بهار نیا مد …

بیژن شکیبی

مرا به خانه ام ببر
تعداد بازديد : 155

شب آشیان شب زده، چکاوک شکسته پر

رسیده ام به نا کجا، مرا به خانه ام ببر

کسی به یادعشق نیست، کسی به فکر ما شدن

از آن تبار خود شکن تو مانده ای و بغض من

از این چراغ مردگی از این بر آب سوختن

از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن

چگونه گریه سر کنم که یار غم گسار نیست

مرا به خانه ام ببر که شهر، شهر یار نیست

از این چراغ مردگی از این بر آب سوختن

از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن

چگونه گریه سر کنم که یار غمگسار نیست

مرا به خانه ام ببر که شهر،شهر یار نیست

مرا به خانه ام ببر ستاره دلنواز نیست

سکوت نعره میزند که شب ترانه ساز نیست

مرا به خانه ام ببر که عشق در میانه نیست

مرابه خانه ام ببر اگرچه خانه خانه نیست

از این چراغ مردگی از این بر آب سوختن

از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن

چگونه گریه سر کنم که یار غم گسار نیست

مرا به خانه ام ببر که شهر شهر یار نیست

ایرج جنتی عطایی

کسب درامد


 کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید