شعرهای مراکسی میفهمدکه…
تعداد بازديد : 113
که عزیزش
یک غروب جمعه
برای همیشه رفته است…
شعرهای مراکسی میفهمد
که هرشب خدا
جای خالی اش را بغل کرده
گریه کرده
درنبودنش تب کرده است…
شعرهای مراکسی میفهمد
که سالیان سال
جزشبحی ازخودش
درآینه
چیزدیگری ندیده است…
ادامه مطلب
نویسنده : ilove
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 بهمن 1392 ساعت: 11:46